چه کسی موقع فرود تصمیم میگیرد؟
تصمیم به فرود یکی از مهمترین و پرخطرترین تصمیمات در کابین خلبان در حین یک پرواز است. بررسی سوانح هوایی نشان میدهد رابطه میان خلبان و کمکخلبانها نقشی مهم در این تصمیمگیریها ایفا میکند.
آمارها نشان داده است در طول ۲۰ سال گذشته، اکثریت قریب به اتفاق سوانح هوایی در مرحله آماده شدن هواپیما برای فرود یا نشستن آن روی زمین رخ داده است.
این سوانح که رایجترین آنها خروج هواپیما از باند است، هرچند به لحاظ جانی مرگبارترین حوادث هوایی را شامل نمیشوند (با ۹ درصد مرگ و میرها در دوره ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹) با این حال هزینههای مالی هنگفتی را به خطوط هوایی تحمیل میکنند.
پیشتر نتایج یک مطالعه نشان داده بود به هنگام شرایط بد و ناپایدار جوی، که خلبانان باید به هنگام مواجهه با آنها فرود خطرناک را لغو کنند، خلبانان در ۹۵ درصد ترجیح دادهاند فرود بیایند. بنا بر این تحقیق اگر خلبانها به جای فرود تصمیم به انصراف میگرفتند، ۸۳ درصد از حوادث مربوط به خارج شدن از باند و ۵۴ درصد از تمام تصادفات رخ داده در دوره زمانی ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵ میتوانستند رخ ندهند.
حالت انصراف از فرود (Go-around) زمانی است که هواپیما آماده نشستن روی باند است، اما در آخرین لحظات خلبان تصمیم خود را لغو کرده و با افزایش سرعت موتور اقدام به اوجگیری میکند.
اما چرا خلبانان در هنگام مواجهه با وضعیتهای ناپایدار، به جای لغو فرود میخواهند به هر قیمتی هواپیما را روی باند بنشانند؟ نتایج یک مطالعه نشان داده است علاوه بر پیچیدگی، هزینه و خطرات مرتبط با انصراف از فرود، خلبانان در پذیرش این گزینه که چرخ بزنند تا موقعیت مناسب فرود ایجاد شود، از جانب بقیه خدمه بر روی خود فشار احساس میکردند.
در واقع آنها از اینکه در چشم خلبانان و خدمه دیگر ناتوان از فرود قلمداد شوند، احساس معذب بودن و ناراحتی میکردند.
- سانحه در آسمان دنور؛ هواپیما تقریبا از وسط دو نیم شد اما کسی کشته نشد
- سیگار و ناراحتی شدید خلبان عامل اصلی سانحه هوایی نپال اعلام شد
محققان برای بررسی این عامل در میان کمکخلبانان آزمایشی را ترتیب دادند. در این آزمایش از شرکتکنندگان، که دانشجویان دوره خلبانی بودند، در یک موقعیت خطرناک و شرایط نامساعد شبیهسازی شده (وزش باد شدید با سرعت کم هواپیما) خواسته شد تصمیم بگیرند که چه کاری انجام خواهند داد؛ تصمیم به فرود میگیرند یا منصرف خواهند شد؟
یافتهها نشان داد که عموم کمکخلبانان معمولا در این شرایط تحت تاثیر خلبان اصلی هستند. از سوی دیگر خلبانان جوان در مواردی که خدمه در کابین حاضر بودند، افزایش سطح ریسکپذیری و در نتیجه تمایل بیشتری به فرود نشان دادند.
مطالعات قبلی نشان داده است که حضور ساده یک یا چند نفر، انگیزه و تمایل افراد برای خودنمایی را افزایش میدهد. این پدیده که «تسهیل اجتماعی» نامیده میشود، اغلب تأثیری بر افزایش سطح ریسکپذیری دارد. در واقع در این حالات خلبانان تمام تلاش خود را میکنند تا در چشم فرماندهان با مهارت ظاهر شوند و آنها را تحت تاثیر قرار دهند.
این در حالی است که یافتهها نشان میدهد در فرودهای بسیار پرخطر، ترس از مخالفت با فرمانده کابین عاملی برای افزایش نرخ فرود بوده است. بخش قابل توجهی از خلبانان پس از آنکه فهمیدند کاپیتان اصلی تمایلی به فرود ندارد، انصراف از فرود را انتخاب کردند.
خلبانان جوان همچنین اغلب در به چالش کشیدن نظر فرماندهان مشکل داشتهاند، عمدتاً به این دلیل که آنها را با تجربهتر میدانند، یا میترسند نظر مخالف به روابط آنها آسیب برساند و یا بیم آن را دارند که قربانی انتقامجویی واقع شوند.
این در حالی است که فرماندهان علیرغم تخصص بالایشان، همچنان انسان هستند و درنتیجه خطا میکنند. آمار نشان میدهد اکثریت قریب به اتفاق سوانح هوایی که (دستکم تا حدی) به عامل انسانی نسبت داده میشود، فرماندهان مرتکب میشوند.
کارشناسان صنعت هوایی میگویند هر چند تاثیر این ارتباطات انسانی میان خلبان و کمکخلبان بر ایمنی پرواز نسبتا ناچیز است، با این حال اگر ترافیک هوایی سالانه جهانی (یعنی حدود ۴۰ میلیون پرواز در سال) در نظر گرفته شود، آنگاه این ریسک ناچیز نیز مهم خواهد بود.
این مسئله همچنین از این نظر حائز اهمیت است که بدانیم ایمنی هوانوردی تا حد زیادی به توانایی خلبانان برای پیشگیری، شناسایی و اصلاح خطاهای خود و همچنین خطاهای سایر خلبانان متکی است.
به گفته کارشناسان هرچند ایجاد سلسله مراتب در کابین به خوبی توانسته از حوادث جلوگیری کند، با این حال پرداختن به نقاط ضعف روابط میان خدمه پرواز میتواند باعث شود آنها از خطرات و ریسکهای احتمالی اجتناب کنند.
منبع : یورو نیوز فارسی
- 2 بازدید